شاهدان خوسار(خوانسار)



این روزها مصادف با شروع عملیات کربلای 4 در سال 1365 است. عملیاتی که بهانه ای برای گلچینی تعدادی از بهترینها شد. این عملیات در شب 5 دی ماه شروع شد. عملیات توسط منافقین وطن فروش (سازمان مجاهدین خلق) لو رفته بود و به دلیل شرایط ویژه آن ظهر روز 5 دی متوقف شد. برای شروع عملیات غواصان باید از عرض اروند می گذشتند و با شکستن خط اول دشمن گردان ها با قایق به آن سو می رفتند. در همان ساعات اولیه تعدادی از غواصان به شهادت رسیدند. وسط آن برخی قایق ها را زدند. علیرغم لو رفتن عملیات با رشادت رزمندگان خط دشمن شکسته شد و گردان ها به آن سوی آب رفتند ولی روز اول عملیات به دلیل شرایط سخت منطقه و فشار دشمن دستور عقب نشینی صادر شد. گردان ما کنار اروند آماده حضور در عملیات بود که دستور عقب نشینی صادر شد. با حرکت به سمت اردوگاه غمی سنگین رزمندگان را فراگرفته بود. هنوز چهره غمگین رزمندگان در پشت کامیون را فراموش نکرده ام.  البته به فاصله دو هفته در شب 19 دی عملیات غرور آفرین کربلای 5 شروع شد. آن عملیات هم بهانه ای برای پرواز بهترین ها بود. آری عملیاتی که در آن حسین خرازی، سید اکبر صادقی، سید سعید میرباقری، حسین کاظمی، محمد مهدوی، باقر منصوری، داود منصوری، مجید ملک محمودی، علی مقیمی، حمید توحیدی، اکبر تولایی، مجید علایی، ناصر توکی، فضل الله نیکوصفت و . به شهادت رسیدند. شهدای عزیزی که در آن عملیات پر کشیدید و نامتان در خاطر من نبود، مرا ببخشید. 

آری از کجا به کجا رسیدیم. از صداقت، شجاعت، وطن پرستی، دیانت، ایثار و . به دروغ، نیرنگ، منفعت طلبی، وطن فروشی، اختلاس، جعل مدرک و . رسیدیم.

خدایا تو خود می دانی که زندگی در این شرایط سخت هنر می خواهد پس به خون آن عزیزانی که چند صباحی در کنارشان بودیم و بهترین لحظه ها را با آنها گذراندیم توان درک درست شرایط و خوب زیستن را به عطا کن.


کربلای چهار عملیاتی که از دست رفت

عملیات کربلای 4 در تاریخ 3 دی 1365 در منطقه ام ارصاص اروند رود لو رفت. ایران تصمیم می گیرد یکی از نقشه های آماده خود را عملیاتی کند. به همین منظور منطقه شلمچه انتخاب می شود و به فاصله 16 روز عملیاتی با نام کربلای 5 اجرایی می شود.

کربلای پنج عملیاتی برای جبران شکست

۱۶ روز پس از آن تصمیم اشتباه فرماندهان جنگ، عملیات کربلای پنج آغاز شد. هدف این عملیات هم همان قبلی بود، تصرف بصره.

شرایط و فشار روانی بسیار سنگین بود. سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات کربلای چهار ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب می کرد. عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده بوده و ضمنا از جنبه نظامی و ی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب عدم فتح کربلای چهار را جبران کند.

محور شلمچه – کانال ماهی شد زمین عملیات کربلای پنج. عملیات که شروع شد حدود ۱۵۰ کیلومتر از منطقه اشغالی شلمچه و قسمتی از خاک عراق در تصرف ایران قرار گرفت و باعث شد که خطوط پدافندی ایران در نزیکی پتروشیمی عراق ایجاد شود. روزهای اول عملیات فتح و پیروزی بود تا جایی که نیروهای رزمنده تا جایی به شهر بصره نزدیک شدند که روشنایی های شهر دیده می شد.

شرایط برای عراقی‌ها به قدری وخیم شده بود که صدام حسین با حضور در بین نیروهایش سرلشکر طالع خلیل رحیم الدوری از لشکر سوم را تنزیل درجه داده، از سمت خود برکنار کرد. او همچنین چندین تن از درجه‌داران رده ‌پایین عراقی را به دلیل بازدهِ نظامی پایین توسط جوخه‌ های اعدام تیرباران کرد. او سپهبد ضیاءالدین جمال فرمانده سپاه پنجم در شمال عراق را به فرماندهی لشکر سوم منصوب کرد. عراقی‌ها شروع به سربازگیری مجدد کردند و حتی سربازانی با سن ۱۵ سال را به استخدام ارتش در آوردند (عراق همواره استفادهٔ ایرانی‌ها از کودکان را در جنگ مورد انتقاد قرار می‌داد که البته تمامی جوانان و نوجوانانی که از طریق نیروی مردمی بسیج ایران اعزام شده بودند همه داوطلبانه بود). فرمانده کل قوای ایران در آن زمان، آیت الله هاشمی رفسنجانی، چندین بار در خطوط مقدم از نزدیک در جریان پیشروی‌ها قرار گرفت.

شلمچه، کربلای زرمندگان

در هفتهٔ چهارم ایرانی‌ها در دریاچه‌های پرورش ماهی، جزیره‌ های ام‌الطویل، رودخانهٔ جاسم و کانال آبیاری مستقر شده بودند. با این حال توان نظامی ایران مصروف شده بود و نبرد در این زمان به حالت واماندگی رسیده بود. عراقی‌ها توپخانهٔ خود را روی خطوط تأمین ایرانی‌ها متمرکز کرده بودند و به طور مؤثری این خطوط را توسط جنگ‌افزارهای عادی و شیمیایی بمباران می کردند.
روزهای بعد روزهای خوشی برای ایران نبود. نیروهایی که کمتر از یک ماه پیش تلفات و خسارت های سنگین داده بودند از پشتیبانی خوبی برخوردار نبودند.

و شلمچه شد کربلای رزمندگان.

 تلفات عراق و خسارت های ادواتی عراق بسیار بال بود. در این عملیات نزدیک به ۸۰ جنگنده عراق از بین رفت.

اما همزمان عراق علاوه بر جبهه ها برای تضعیف موقعیت ایران در جنگ، شهرهای تهران، اصفهان، تبریز و قم را هم هدف بمباران قرار داد.

بمباران شهرهای ایران تلفاتی در حدود سه هزار غیرنظامی در پی داشت ، از جملهٔ این تلفات کشته شدن ۳۰ دانش‌آموز در حملهٔ هوایی به مدرسهٔ زینبیه در میانهٔ استان آذربایجان شرقی است.

خرازی و دقایقی سرداران شهید کربلای پنج

کربلای پنج بهترین فرماندهان جنگ را هم از ما گرفت. در این‌ عملیات‌ بزرگ‌ و طولانی‌ که‌ با سنگین‌ ترین‌ و بیشترین‌ پاتک ‌های‌ دشمن‌ توام‌ بود، چندین‌ تن‌ از فرماندهان‌ برجسته‌ ایرانی‌ مانند «حسین‌ خرازی» فرمانده‌ لشکر۱۴ امام‌ حسین‌ از اصفهان، «یدالله‌ کلهر» قائم‌مقام‌ لشکر۲۷ محمد رسول‌ الله از تهران، «حجت‌الاسلام‌ والمسلمین‌ عبدالله‌ میثمی» مسؤ‌ول‌ حوزه‌ نمایندگی‌ حضرت‌ امام در قرارگاه‌ خاتم‌ الانبیأ، اسماعیل‌ دقایقی‌ فرمانده‌ لشکر۹ بدر، هاشم‌ اعتمادی‌ فرمانده‌ تیپ‌ امام‌ حسن، محمدعلی‌ شاهمرادی‌ فرمانده‌ تیپ‌۴۴ قمر بنی‌هاشم، حاج‌ قاسم‌ میرحسینی‌ قائم‌مقام‌ لشکر۴۱ ثارالله، محمد فرومندی‌ قائم‌مقام‌ لشکر۵ نصر و… به‌ شهادت‌ رسیدند.

عملیات کربلای پنج که ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ آغاز شد نزدیک به ۷۵ روز ادامه پیدا کرد و سرآغاز موج جدیدی از تغییرات در جنگ شد.

 

 

 

سال جدید را به همه ایرانیان و فارسی زبان ها تبریک می گویم. امیدوارم که همه ما بتوانیم در اول سال جدید اعمال سال گذشته را بررسی و نقاط ضعف خود را برطرف و نقاط قوت را هر چه تقویت کنیم. بگذریم هیچ وقت عید سال 1364 را فراموش نمی کنم. عید آن سال ما در خط مقدم جبهه شلمچه مستقر  بودیم. در خط مقدم دشمن بین ما و خودش از ترس نفوذ ایرانی ها آب انداخته بود. در آن سال من فرمانده یک دسته از گردان یازهرا(س) از لشکر 14 امام حسین(ع)بودم. به رسم ایرانی ها یک هفت سین از سنگ، سمباده، سکه، سرنیزه، سفره، و به شوخی سعید( یکی از همرزمان) و سنگر درست کرده بودیم. حدود 1 ماه بعد سعید هفت سینمان شهید شد.موقع سال تحویل کلی تیر هوایی زدیم. دشمن که ترسیده بود، منطقه را گلوله باران کرد. ولی به دلیل شناختی که ما داشتیم با پناه گرفتن در سنگر ها هیچ تلفاتی ندادیم. واقعا دوران خوبی بود. درصد کمی از فرهنگ جبهه به جنگیدن مربوط می شد و قسمت اعظم آن دانشگاهی بود از خودسازی، دوستی، صمیمیت، معنویت، ایثار، به بهترین نحو زندگی کردن و . ما دل تنگ همین فرهنگ هستیم.

 

آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب

 با صد هزار زینت و آرایش عجیب

شاید که مرد پیر بدین گه جوان شود

گیتی بدیل یافت شباب از پی شبیب

چرخ بزرگوار یکی لشکری بکرد

 لشکرش ابر تیره و باد صبا نقیب

نفاط، برق روشن و تندرش طبل زن

 دیدم هزار خیل و ندیدم چنین مهیب

خورشید زابر تیره دهد روی گاه گاه

 چونان حصاری که گذر دارد از رقیب

یک چند روزگار جهان دردمند بود

 به شد که یافت بوی سمن را دوای طیب

باران مشکبوی ببارد نو به نو

 و ز برف برکشید یکی حله قصیب

گنجی که برف پیش همی داشت گل گرفت

هر جو یکی که خشک همی بود شد رطیب

لاله میان کشت درخشد همی ز دور

 چون پنجه عروس به حنا شد خضیب

بلبل همی بخواند بر شاخسار بید

 سار از درخت سرو مر او را شده مجیب

                   (رودکی) 


بسمه تعالی


 پیرو درخواست بازدیدکنندگان وبلاگ در خصوص نظر مدیریت وبلاگ در مورد کاندیداهای ریاست جمهوری، به اطلاع می ساند این وبلاگ نظری در مورد کاندیداها ندارد و معتقد است همه کاندیداها صالح هستند و تاییدیه شورای نگهبان را با خود دارند. ما معتقدیم مردم ایران تحلیل گران خوبی هستند و به راحتی می توانند تشخیص دهند کدام یک از افراد در گذشته  عملکرد بهتری داشته است. به طور حتم وضعیت تورم، نرخ رشد اقتصادی، تعامل با جامعه جهانی و ده ها شاخص دیگر می تواند راهنمای خوبی برای انتخاب از میان نامزدهای محترم ریاست جهموری باشد.

مدیریت وبلاگ 


امروز صبح با این پیام در مورد شهید محمدرضا عزیزی در وبلاگ مواجه شدم واقعاً شهدا زنده اند و ناظر بر اعمال و رفتار ما.


""  سلام .من محمد ۳۲ ساله اهل شهر رشت هستم امروز ۱۹ تیر سال ۹۵ هست، دیشب تمام مدت خواب میدیدم با یه پسر جوون باهم دور میزنیم و ایشون خیلی شاد و سرزنده بودن ، جزییات کمی از  خوابم یادم مونده فقط یادمه توی یه شهر کوچیک دور میزدیم.اما قبل از پاشدنم از خواب این جوون بهم گفت من شهید شدما!!! با تعجب اسمشو پرسیدم بهم یه میدون رو نشون داد گفت اسمش روشه، دیدم نوشته شهید محمد رضا عزیزی از خواب پاشدم چند بار اسمشو تکرار کردم که یادم بمونه و اومدم تو اینترنت سرچ کردم ، شهدای زیادی به این اسم بودن اما این عکسه نفر دوم تو سایت شما همون پسر جونه.من تا حالا خوانسار نیومدم و تا الان اصلا نمیدنستم کجاست ! اما ایشون و من سرحال و خوشحال ،دیشب تا صبح با هم خندیدیم و صحبت کردیم و گردش کردیم، .‌حیف این جوونا که الان بین ما نیستن.   روحش شاد. از طرف من به خانوادش سلام برسونید.""




سه لام

امگو یگ خاطره ای از جبهه واسدون بواژان.

سال 63 مون با وچای خوسار خط مقدم جبهه منطقه عملیاتی فاو دردمین. فرمونده گردانمون شهید سید اکبر صادقی به.

چون اکثر وچا گردان خوساریدنده، به خاطر این که تماس بیسیم چیونجی خوساری به، مون بیسیم چی گردان هیدان. فاصلمون با عراقیا بعضی یاقا مین خط به پنجا متر جی نرسا.

جوری به که کنسرو ماهی یا کمپوت گیلاس و البالی و سو و گلابیمون  با دس پرته کرت واس عراقیا.

خطمون خیلی خطرناک به، ری این حساب مون مجبوریدان که شوما تا صاحبا خم هاچینان پا بیسیمه. ولی روا که خطر حمله کمتر به، یکی از وچام  هاچیژنا پا بیسمه.

یگ شی که تا صاحب کارم تموم گنا، نما( نماز) ورخوند که درخوسان. بعد نما شروعم کرت به سلام دادن به سه طرف.

ایزن که سمت مشهد ویسایان امدارت به امام رضا سلامم هادا یگهو دلم پرژ بکشا به سمت مشد، جوری که تا سلامم هادا بیمخوست زیر برمه.

اموات یا امام رضا الان چند سالو نگنو بوران مشد. پیل جی نداران. پس چه کران. ریم جی ورنترسو از کسی پیل غرض بکران. خود زونه. خیلی دلم تنگد گنو.

اینم بواتا و درخوفتان . چشمم گرم نگنابه که صدا ماشین تدارکات که صحبونه  نون و گرمکژ بارتبه بلند گنا.

چون اون منطقیه مین دید مستقیم عراقیها هیدمین،  رانندیه شروعژ کرت به بوق و داد و بیداد که بابا یکی بیو اینا تحویل گیرو، جالب این به که اومحل هیش کدوم از وچا مین سنگرمون درنیدنده، ننان کادرنده. خلاصه من چاره ایم ندارات مجبور کنایان وریسان وا آذوغیه تحویل گیران.

ابی خو از کلم بپرا وا بشه، شروعم کرت با گرمکا فالوده راس کران. بومان بشان لیوانا جلی سنگره بشوران یگ خمپاره ای بیکفت ری سنگره وا چند تا ترکشم نوش جان کرت. 

جوری که با هواپیماسر از مشدم برنارت. خلاصه بعد از یگ مدتی که یگ مقدار ریبرا گنایان هر شی با عصا  از مریض خونیه مین مشد اشیدان حرم  تا صاحبا.

خلاصه اسکان و صحبونه و نهاهار و شام همه مین مریض خونیه مفتی. وا زیارت دلچسب . اموات امام رضا نیکردان که هواسد به همه یاقاهو. وچا اون رو من از آرزوم تا اجابت آرزوم نیم ساعتژ  نکشا. مشخص گنا امام رضا نه مشد و نه خط مقدم بلکم هر یاقا که بواژدین بیدرو

.

جانباز اکبر بخشی نفر اول نشسته از چپ و در کنار ایشان شهید اکبر تولایی و شهید سید سعید میرباقری.

شهیدسیداکبر صادقی نفر اول ایستاده از راست.

 


بسم رب شهداء و الصدیقین

شهادت سردار عارف حاج قاسم سلیمانی که یادگار همتها، خرازیها، باقریها،زین الدینها و باکری ها بود را تبریک و تسلیت عرض می نمائیم. بی شک خون به ناحق ریخته شده آن شهید سرافراز موج جدیدی از مقاومت را به همراه خواهد داشت. این ترور که اوج حقارت سردمداران استکبار جهانی بود نشان داد که دشمن حقیر توان مقابله رو در رو با فرزندان مقاومت را ندارد. بی شک خون این شهید خواب را از چشمان سردمداران استکبار جهانی خواهد گرفت.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

حرفه ای ها تالار اخلاق و تربیت تیم طراحی ربات لونا املاک ترکیه دلفان سایبر nadigarden توپ بلاگ - آهنگ جدید